ريوايس ريوايس .

ريوايس

آزمون دكترا 91

به نام خدا

روز جمعه 25 فروردين 91 براي دونوبت آزمون دكترا رفتم دانشگاه پيام نور همدان . از مسجد سيدالشهداء شهرك مدني فاز 2 ، سه نفر شركت كرده بودند : بنده ، رضا دوستي و حامد سلطاني ؛ غرضم اين است كه به چنين مسجدي افتخار ميكنم . از ديشب هم مريض شدم و مجبور شدم ساعتي مرخصي بگيرم . نميدانم زير باران ماندم كه خيس شديم و كمي بيمار . در هر صورت براي دوستان عزيز و خواننده محترم آرزوي سلامتي دارم .



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۶:۱۴:۰۸ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

خليل حصري

به نام خدا

استاد محمود خليل حصري از جمله قارياني است كه كلام خدا را با خضوع و زيبايي خاصي تلاوت مي نمايد و به قلبها مي نشاند . استاد حصري ، اولين كسي بود كه فكر قرائت قرآن را توام با صداي خوش در سر پروراند و پس از آن راديوي مصر،صوت دلنشين قرآنش را از قاهره پخش نمود و البته راهگشاي اين فكر در استاد،اين بيان لطيف و نفيس پيامبر بزرگوار اسلام است كه فرمود:«لكل شيء حليه و حليه القرآن الصوت الحسن.» يعني براي هر چيز زينت و زيوري است و زيور قرآن صوت نيكوست.

مرحوم استاد حصري درباره شرح حال زندگي اش مي گويد:آغاز زندگي من در قريه شبرالنعله ، مركز طنطا بوده است؛ و من در آنجا چشم به جهان گشودم و به مناسبت اينكه حرفه پدرم حصير بافي بوده، مرا نيز مردم به عنوان حصري ناميدند . آنگاه استاد با مكثي كوتاه به ياد دوران كودكي خويش افتاد و بعد از چند ثانيه چنين ادامه مي دهد:

پدرم در آن زمان در مغازه اي كوچك به شغل حصير بافي مشغول بود و من نيز در همان آغاز طفوليت در كنار ياد گيري و پرداختن به حفظ قرآن كريم،در بافتن و فروش حصير به پدرم كمك مي كردم و از اين بابت نيز همواره شاد و مسرور بودم و بالاخره از ده سالگي موفق به حفظ تمامي قرآن كريم شدم . و بايستي در اينجا به اين نكته اشاره كنم كه معلم مكتب خانه ام نقش بزرگي در تربيت و ياد گيري ام در آن سنين داشت كه از اين بابت من همواره تا آخر عمرم مرهون زحمات و توجهات اين استاد دلسوز مي باشم؛و البته توجه من به يادگيري و حفظ قرآن كريم برمي گردد و به روايات رسيده از رسول گرامي اسلام صلي الله عليه واله كه در اين باره فرموده اند : «حاملان قرآن كساني هستند كه مشمول رحمت خاص خداوند متعال كه در نور الهي غوطه ورند و هر كه با آنان دشمني نمايد با خداوند دشمني نموده است و هركه با خدا دشمني نمايد با حاملان قرآن دشمني نموده است » تا خداوند متعال مي فرمايد : « اي حاملان قرآن خود را به رحمت خدا نزديك نماييد بوسيله تجليل از قرآن تا خدا در محبت خود نسبت به شما بيفزايد

آنگاه استاد به چگونگي و نحوه آشنايي خود با مرحوم استاد مصطفي اسماعيل و شيخ محمود علي البناء اشاره نموده و در اين باره مي گويد : من به همراه شيخ مصطفي اسماعيل و شيخ محمود علي البناء در مؤسسه الاحمدي واقع در زادگاهم در نزد استاد ابراهيم سلام اشتغال به تعليم علوم قرائت و اصول آن نمودم و در اين مدت كه تا سال ۱۹۴۰ ميلادي به طول انجاميد تنها وسيله رفت و آمد من به دليل صعب العبور بودن جاده ها در آن موقع قدمهاي من بود كه در طول مسير ، شيرين‌ترين آيات قرآن را انتخاب نموده و زير لب زمزمه مي كردم . و بالاخره در انتخاباتي كه در سال ۱۹۴۴ ميلادي براي شناسائي بهترين قاري قرآن در راديو مصر برگزار شد،من از بين ۲۰۰ نفر قرائي كه در حضور كميته اي مركب از مرحوم استاد مصطفي رضا و استاد شيخ الصباء و شيخ القراء آن موقع مصر تشكيل شد ، رتبه اول را احراز نمودم . و اين نقطه عطفي بود در تاريخ زندگي ام ، چرا كه بعد از اين موفق شدم تا آواي دلنشين قرآن كريم را از طريق امواج راديو در اختيار مشتاقان و شيفتگان كلام حق قرار دهم و اين تحولي بود در زندگاني ام .

آنگاه استاد محمود خليل الحصري ، شرح حال زندگاني خويش را اين طور ادامه مي‌دهند :

من پس از ۵ سال قرائت در راديو ، به سمت قاري مسجد الاحمدي واقع در زادگاهم طنطا تعيين شدم و سپس در سال ۱۹۵۰ ميلادي به جانشيني مرحوم استاد شيخ السيفي قاري مسجد الحسين منصوب گشتم و به سال ۱۹۶۵ ميلادي به سمت مشاور امور قرآن كريم در وزارت اوقاف مصر منصوب شدم و يك سال بعد در جشن دانش به سبب حفظ كل قرآن كريم به روايت حفص و ورش و به سبب ديگر تاليفاتم در زمينه مسائل قرآن كريم به نشان درجه اول علوم و فنون نائل گشتم .

استاد حصري درباره خصوصيات يك قاري قرآن مي گويد : كسي كه كلام الهي قرآن را تلاوت نمايد ، اولاً مي بايست به احكام قراءات و مكانهاي وقف و اصول تجويد و اداي كلمات قرآني تسلط كامل داشته و از صداي زيبا و دلنشيني برخوردار باشد كه بتواند قرآن كريم را با صوتي خوب و الحاني كه دراين مقام الهي است، تلاوت نمايد. لذا قاري قرآن بايد داراي صوتي خوش و قدرت بيان و آشناي به قواعد و اصول علم تجويد و توانايي حسن اداي حروف را داشته باشد تا بدين ترتيب ، يك آهنگ طبيعي در تلاوت قرآن بوجود آيد كه بالاتر از هر آهنگي بوده و همراه با كلام خدا باشد ؛ و اين ، شنونده را مجذوب و مبهوت كلام خدا مي گرداند . و در مورد صدا بايد به اين نكته اشاره نمود كه اصوات قاريان قرآن ، انواع و اقسام گوناگوني دارد كه براي هر كدام از آنها نيز شيفتگاني وجود دارد بطوري كه مثلاً در ميان اساتيد و قراء معروف جهان ، مرحوم استاد محمد رفعت داراي صدايي خوب ، و مرحوم استاد السيفي ، داراي حسن اداي حروف بودند؛ و البته قراء ممتاز ديگر نيز در زمينه الحان و آهنگ و صوت نظير استاد علي محمود و استاد عبدالفتاح شعشاعي و مرحوم استاد مصطفي اسماعيل مطرح بودند .

استاد خليل حصري در باره مسافرتهاي خود به كشورهاي اسلامي چنين مي گويد : من اولين قاري بودم كه به خارج مسافرت نمودم و به سال ۱۹۶۰ ميلادي به همراه جمال عبدالناصر به كشورهاي هند و پاكستان مسافرت نمودم و پس از آن برنامه اعزام هيئتهاي ديني براي قرائت قرآن در جهان اسلام به مورد اجرا گذاشته شد كه من نيز جهت مسافرتهاي ديني در سال ۱۹۶۱ ميلادي به همراه شيخ محمد شلتوت ، مفتي اعظم مصر به كشورهاي پاكستان ، اندونزي ، ماليزيا ، فيليپين و هنگ كنگ سفر نمودم . و در سال ۱۹۶۵ ميلادي به مدت ۱۰ روز در مسجد پاريس به تلاوت قرآن پرداختم كه به حول و قوه الهي،پس از استماع كلام خدا،۱۰ نفر از فرانسويان مسيحي به دين اسلام مشرف شدند ، و اينجاست كه عظمت و نورانيت اين كتاب اسماني مشخص مي شود كه مي تواند آنچنان تاثيري داشته باشد كه حتي در قلب مردم كشورهاي اروپايي غير مسلمان تاثير گذاشته و آنان را به دين مبين اسلام رهنمود سازد . البته من به برخي از كشورهاي ديگر جهان و بويژه به اكثر كشورهاي عربي سفر كردم و بايستي در اينجا متذكر شوم كه در همه اين كشورها ، قراء و اساتيد قرآن به حد كافي وجود نداشته است و اين امر سبب عدم الفت مردم به شبهاي قرائت قرآن شده است ، در صورتي كه در كشورم اينچنين نبوده و همين امر باعث گشته است كه تعداد زيادي از مردم به تلاوت قرآن روي آورده و قراء صاحب نامي به جهان اسلام تقديم نمايد . البته اين نكته را نبايستي از خاطر دور ساخت كه در كشورهاي عربي بجز مصر ، به قراء و اساتيد قرآن كريم آنطور كه شايسته است توجهي نمي شود كه اين مسئله جاي بس تاسف دارد .

آنگاه استاد اشاره مي كند : من بيشتر كشورهاي اسلامي و غير اسلامي همچون آمريكا ، كانادا ، فرانسه ، سوئيس و چين را ديدن نمودم و مسلمانهاي اين كشورها با پخش تلاوتهايي از قرآن كريم با صداي من ارتباط برقرار كردند و اين ارتباط تبديل به دوستي محكم ديني و اسلامي شده است .

استاد درباره بازديد خود و مسافرت به نيويورك چنين مي گويد : من بنا به دعوت استاد عثماوي و براي قرائت قرآن به نيويورك مسافرت نمودم و در مسجد بزرگ نيويورك و ديگر ايالات آمريكا نظير نيوجرسي و مسجد وابسته به مركز اسلامي واشنگتن و لوس آنجلس نيز به تلاوت قرآن كريم پرداختم . همچنين در شهر هوستون در ساختماني كه براي بر پا داشتن شعائر ديني ساخته شده است ، تلاوت قرآن نمودم و در دانشگاه سانتريس و شكاگو و دانشگاه ايرا به تلاوت قرآن پرداختم . و خوشبختانه در اين مسافرت موفق شدم به ياري حرمت قرآن و تلاوت انوار الهي ۱۸ نفر مرد و زن مسيحي آمريكايي را به دين مبين اسلام دعوت نموده و اين افتخار، بالاترين نعمتها و مباهات براي خويش در تمامي طول زندگانيم مي دانم و لازم به يادآوري است در ميان آنها سه نفر مهندس و دو نفر پزشك وجود داشت . و به همين سبب پيشنهاد مي كنم همراه با هيئتهاي ديپلماسي از سوي كشورهاي اسلامي مامورين ديني تحصيل كرده جهت تبليغ اسلام و به دست آوردن طرفداران اسلام به كشورها اعزام شوند كه البته كشور مصر از پيشتازان اعزام قاريان قرآن به كشورهاي اسلامي مي باشد .

استاد حصري مي گويد : مصر اوّلين كشور اسلامي است كه به تأسيس راديو قرآن همّت گماشته و نوار هاي قرآن كريم را با قرائت ترتيل تنظيم نموده است .

استاد حصري در سال ۱۳۹۰ هجري مسافرتي به كويت داشته و قرآني را ملاحظه مي‌كند كه يهوديان آن را چاپ كرده بودند پس از مطالعه معلوم مي شود اسرائيليها در آن تغييراتي بوجود آورده اند ، گاه كلماتي را حذف و در مواردي به جاي كلمه اي كلمه ديگري قرار داده اند ، به عنوان نمونه آيه ۱۸ سوره نساء را كه به اين صورت است : « يا َايها الذين آمنو لا يَحلُ لَكُمْ ان تَرثوا النَساءَ كَرهاً » يعني : « اي كساني كه ايمان آورده ايد براي شما حلال نيست زنان را به اكراه و اجبار به عنوان ارث بگيريد » . لازم به توضيح است كه در زمان جاهليت يعني پيش از ظهور دين مقدس اسلام چنانچه مردي از دنيا مي رفت ، ورثة او جامه اي را بر سر همسرش مي افكندند ، و او را بدون رضايتش به عنوان ارث تصاحب مي كردند ، و آن زن ديگر حق شوهر كردن نداشت ، و خداوند حكيم به موجب اين آية مباركه ، اين رفتار و عمل آنها را حرام كرد . يهوديان،كلمه «لا» را در اين آيه حذف كرده بودند كه معناي آن پس از تحريف چنين مي شود : « اي گروندگان بر شما حلال است كه زنها را با كراهت و عدم رضايت ايشان به ارث بگيريد » . ديگر آية ۴۲ سوره نساء : « يا اَيها الذينَ آمنو لا تَقربوا الصلاه وَ انتم سكاري »يعني : « اي كساني كه ايمان آورده ايد به نماز نزديك نشويد در حالي كه مست باشيدـ در حال مستي نماز نخوانيدـ كه كلمه «لا» را حذف كرده بودند و معناي آن ، پس از تحريف چنين مي شود : « اي گروندگان در حال مستي نزديك نماز شويد و نماز بجا آوريد » . و نيز آية ۶۳ سوره مائده : « و قالت اليهود يدالله مغلوله غلت ايديهم و لعنوا بما قالوا » يعني : «يهوديان گفتند كه دست خدا بسته است ، بسته باد دستهاي ايشان و لعنت بر آنها به سبب گفته ايشان باد » كه معناي آن پس از تحريف چنين مي شود : « يهوديان گفتند كه دست خدا بسته است،بسته باد دستهاي ايشان و به آنچه گفتند ايمان آوردند » . بعد از اين ، استاد آشفته شد ، و بعد از تفحص و تحقيق معلوم شد كه اين قرآن توسط اسرائيل تحريف شده و به چاپ رسيده است .

اما چون خداوند متعال در سوره حجر،آية ۹ فرموده است :« انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون » يعني : « ما قرآن را نازل كرده ايم و ما حافظ آن هستيم » لذا توطئه دشمنان آشكا گرديد و خنثي شد . و اين جا به اهميت حفظ قرآن كه سفارش رسول اكرم صلي الله عليه آله و ائمه معصومين عليهم السلام مي باشد پي مي بريم. و چون استاد حصري حافظ قرآن بود متوجه اين مسئله شد ، و از آنجا تصميم گرفت كه تمام قرآن را به صورت ترتيل ضبط كند ، و او اولين كسي بود كه قرآن را به صورت ترتيل خوانده است. شيخ محمود حصري پس از مطالعه قرآن محرف يهوديان ردي بر آن نوشته و در تمام كشورها و نقاط جهان منتشر نمود كه اين عمل او مبارزه اي بر ضد يهود به شمار مي رود و بي آبرويي و خيانت اسرائيل بر مردم جهان را آشكار مي سازد .

استاد خليل الحصري علاوه برگنجينه هاي بيشماري كه در علم قرائات قرآن در ميان ما به يادگار گذارده اند داراي تاليفاتي بسيار ارزنده در زمينه علوم مختلف علم قرائت مي باشند كه از جمله آن ها مي توان به كتاب معالم الاهتداء اشاره داشت كه در زمينه شيوه قرائت و تفسير آيات تاليف شده است ايشان پس از انقلاب اسلامي ايران به كشورمان مسافرت هايي داشتند كه در ضمن آن شهر هاي مختلف ايران و نيز مسجدالجواد واقع در خيابان هفتم تير تهران و همچنين در قم در محضر آيت الله شاهرودي به تلاوت قرآن كريم پرداختند . ايشان از جمله مدرسين و اساتيد برجسته دانشگاه الازهر مصر و نيز مشاور عالي در راديو قرآن اين كشور بوده اند كه بارها به دريافت نشانهايي شايسته نايل شده اند .

استاد خليل الحصري دانشمند ارجمند و گرانقدر سرانجام در سال ۱۳۹۰ ه.ق. در شهر قاهره چون ستاره اي پر فروغ از آسمان مشاهير قرائت قرآن افول كرده جهان را در مصيبت از دست دادنش سوگوار ساخت مردي كه از خدمات ارزنده عاشقان كلام الهي تا ابد تجليل خواهند كرد .استاد حصري در سال ۱۳۹۰ هجري قمري در مسافرتي كه به كشور كويت داشت درگذشت . (منبع سايت قاريان)



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۶:۱۴:۰۷ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

شاعري بهار

به نام خدا

ملك الشعراي بهار در مجلسي بود؛  قرار شد از طبعش امتحان به عمل آيد .

چهار اسم را تعيين كردند كه بهار در دو بيت هر چهار را بياورد.آنها عبارت بودند از

تسبيح، چراغ، نمك ، چنار
ملك الشعرا سرود :

با خرقه و تسبيح مرا ديد چو يار ///  گفتا زچراغ زهد نايد انوار
كس شهد نديده است در كان نمك  /// كس ميوه نچيده است از شاخ چنار
بعد اسامي  : ( خروس، انگور، درفش، سنگ) را مطرح كردند .
بهار سرود:
برخاست خروس صبح برخيز اي دوست ///خون دل انگور فكن در رگ و پوست
عشق من و تو قصه ي مشت است و درفش/// جور من و دل صحبت سنگ است و سبوست
ديگري گفت :
اگر استاد كلمات ( گل رازقي، سيگار، لاله، كشك)را كه خيلي دور از مفهوم يكديگرند
در شعر بگنجاند همه به برتري وي اذعان خواهيم كرد
ملك الشعرا پس از لحظه اي سرود:
اي برده گل رازقي از روي تو رشك /// در ديده مه زدود سيگار تو اشك
گفتم كه چو لاله داغدار است دلم  /// گفتي كه دهم كام دلت يعني كشك
جواني حاضر بود گفت:
شايد استاد ابيات خوانده شده را قبلا سروده باشند.
اگر ( آيينه، اره، كفش، غوره) را در يك رباعي آورند ديگر كسي را جاي ترديد باقي نخواهد ماند .
و بهار چنين سرود:
چون آينه نور خيز كشتي احسنت*چون اره به خلق تيز احسنت*
در كفش اديبان جهان كردي پاي*غوره نشده مويز گشتي احسنت*
سئوال كنندگان از بي ادبي خود شرمسار شدند وحاضرين به استادي بهار آفرين گفتند .

اين داستان محبوبيت و توانايي بهار را در عالم شعر ميرساند . شايد هم واقعي نباشد



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۶:۱۴:۰۶ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

كارگاه آواز همدان

به نام خدا

با سلام ، چند ماهيست به همت حوزه ي هنري همدان و علي الخصوص برادران زندي كارگاهي با عنوان آواز در همدان واقع در سينما قدس هر دو هفته يكبار شنبه ها برگزار ميشود . اين هفته شخصي موسوم به صفاريان يك مقاله اي خواند كه اولاً فرمودند ؛ فالش نگوييد بگوييد فالس . بعد در مورد خوانندگان قديم ؛ ايرج و گلپا و دلكش و ظلي و... صحبت هاي را عنوان كرد . بعد داشت ميگفت يك فردي هست كه قاري بوده و نوحه خوانده و بعد از انقلاب هم براي او شده و بخت و اقبال نيز همراه او بوده است ؛ چند نفري گفتند : اين خزعبلات چيست ؟ اين فرد نادان است والبته خيلي آهسته و .... ايشان ادامه داد كه اين فرد جويده خوان است و آواز ايراني را خراب كرده و خيانت كرده است، روح تعزيه به موسيقي ايراني داده است بعد از كارگاه به رضا عزيزي گفتم: نوشته هاي اين مرد را بگير تا حداقل يك جوابي به اين مرد بدهيم ، درون كارگاه كه ما همه صمن بكم نشسته و هيچ نگفتيم و اين فرد هم هر چه دلش خواست گفت ؛ بزرگترها هم كه احتمالا همه اهل ايرج و گلپا هستند ؛ اينجوري يك كمي دلشان خنك شد كه اين غول آواز ايراني را كمي به سخره گرفتن . عزيزي گفت : باشد . مقاله را از جمشيد صفاريان خواست اما با اكراه داد و بعد بهانه آورد كه ميخواهد در مجله ؟ چاپش كند و شما در آنجا بخوانيد . بعد گرفتش .

و اما.... منظور اين بود كه گاهي انتقاداتي ميكنند كه آدميزاد ميماند كه كي راست ميگه و كي دروغ .والله اعلم بالصواب

بعد از كارگاه در كنار سينما توي خيابان بوعلي آقاي اسلاميان و بنده و رضا و آقاي دهقان (اهل تويسركان) در مورد صحبت هاي صفاريان صحبت كرديم . اسلاميان ميگفت صددرصد موافقم با مقاله ي ايشان - يعني توهين به شجريان . او فرصت طلب است ، خيانت كرده ، كسي را تحويل نميگيرد ، موهاش رو رنگ ميكند ، دختر 20 ساله براي گروهش مياورد ، اين جور نيست كه نشان ميدهد ، دكاني به اسم دل آواز درست كرده ،  من با دوستام رفتيم پيش گلپا به ما گفته آبجو ميخوريد يا چايي؟ اين شجريان فلان است و بهمان . ما هم ديديم خيلي دلخور است و چاقو بهش بزني خونش درنمياد و چرت ميگويد بي خيال شديم فقط گفتم يكي از اين اساتيد كه گفته شد كاش ميتوانست يك كاست مانند : دل مجنون يا دستان يا ياد ايام يا ... كاش ميتوانستند به وجود آوردند .... باز نميدانم قضاوت با شما .



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۶:۱۴:۰۵ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

جايگاه تحرير در آواز ايراني

به نام خدا

اين مقاله را بنده از سايت ايران صدا گرفتم و نميدانم از كدام بزرگوار است ؛ به هر روي براي مطالعه بسيار در خور توجه .

جايگاه تحرير در آواز ايراني:

گرداندن و غلت دادن صدا در گلو (حنجره) را تحرير گويند. به عبارت ديگر تحرير صوتي آهنگين را گويند كه از عبور هوا و ارتعاش تارهاي صوتي بوجود مي آيد و آوازخوان بدون تلفظ حرف و كلام، نغماتي را در حركتي از حركات الفبا ( اَ، اِ، اُ، آ، او، اي) مي خواند. و يا اگر ساده تر بگوييم تحرير همانست كه عوام (افرادي كه از اصول و قوانين موسيقي بي اطلاعند)به آن چهچهه و يا زنگوله مي گويند. جالب اينكه اين افراد، توانايي و تسلط آوازخوان را با تحرير محك مي زنند و هرچه مدت زمان اجراي تحرير بيشتر باشد خواننده را استادتر و مسلط تر مي دانند، آنهم تحريرهايي كه از تكرار يك نت با نت بالايي يا پاييني اش بوجود مي آيد و از لحاظ تكنيكي، فاقد ارزش است( در آوازهاي اواخر گلپايگاني اينگونه تحريرها بيشتر به چشم مي خورد.) براي اثبات اين گفته شما آواز بلبل را بشنويد، هيچگاه در تحريرهايش حالت يكنواختي وجود ندارد. آوازي كه هزاردستان سر ميدهد از تحريرهاي متنوع تشكيل يافته بدينصورت كه در يك تحرير نزديك به ده حالت مختلف را ميتوان مشاهده كرد. خوانندگان قديم سعي مي نمودند به تحرير امكان بيشتر دهند. به همين جهت بلبل را سرمشق خود قرارداده و تنوع تحرير را از اين پرنده خوش آهنگ آموخته اند. پس بايستي قبول كنيم كه تحرير هر چقدر متنوع و داراي حالت مختلف باشد به زيبايي و قدرت آن افزوده خواهد شد.
تحرير از مختصات آواز ايراني است و براي تزئين اشعاري كه يك آوازخوان مي خواند بكار ميرود و همان نقش تذهيب حواشي يك اثر خوشنويسي را دارد. قوام موسيقي شرقي، خصوصا موسيقي سنتي ايراني بستگي به انواع تحريرها دارد كه در ذيل به آنها اشاره مي كنيم. موسيقي بدون تحرير، آسان پسندي و عاميانه كردن آن است. تفاوت اساسي موسيقي اصيل با موسيقي ساده و سبك مبتذل، در داشتن تحريرهاي طبيعي و موهبتي خوش انسان است كه براي فراگيري دقيق آن بايد سال ها زانوي شاگردي و تلمّذ زمين زد.
البته آوازخوانهايي هم بودند كه در آوازشان از تحرير به مراتب كمتر استفاده كرده و بيشتر در آوازشان  تحريرهاي دهني بكار برده اند و بخوبي از عهده ي اجراي رموز و عمليات آواز برآمده اند. اين شيوه ي آوازخواني  در تعزيه خواني كاربرد فراوان دارد و بسيار هم مورد پسند است .

 

انواع تحرير:


1- چكّشي : تحريري است كه از تكرار يك نت با خودش ( براي مثال در تحرير گوشه ي زابل مشاهده مي شود) يا با نتهاي ديگر ( در تحرير نوروز در گوشه هاي راك به چشم مي خورد) بوجود مي آيد كه فاصله ي ميان اين تكرارها وجود دارد . اين تحرير همانطور كه از نامش پيداست همانند چكشي عمل مي كند كه بر چيزي كوبيده شود. بسياري از آوازخوانان تحرير چكشي را اجرا كرده اند ولي اين تحريررا بايستي از اقبال آذر و سيد احمد خان شنيد.

2- بلبلي : تحريري است كه از تكرار يك نت با خودش يا با نتهاي ديگر بوجود مي آيد كه فاصله ي ميان تكرار اين نتها بسياركم است. به عبارتي تحرير بلبلي همان اجراي سرعتي تحرير چكشي است. اقبال آذر- طاهرزاده و رضا قلي ظلـّي از اين تحرير بيشتر و بهتر استفاده كرده اند.


3- زير و رو : همانطوري كه از اسمش پيداست اين تحرير از تكرار نت اصلي با نت بالايي و يا نت پاييني خود بوجود مي آيد. صداهاي با دانگ و گستره ي بالا با اجراي اين نوع تحرير مناسبت بيشتري دارند. در آوازهاي طاهرزاده اين تحرير بيشتر به چشم مي خورد.

تحريرهاي« يكي دوتا، يكي سه تا و دوتاسه تا » همگي از نوع تحرير زير و رو هستند.

4- غُنـّه : تحريرهايي كه از بيني خارج مي شود و شفافيت صدا بوسيله ي بيني، خفه يا كدر مي شود. براي مثال تحريري كه بر روي حرف « اي » شكل مي گيرد از نوع تحرير غنـّه مي باشد كه اجراي اين تحرير كمي مشكلتراست و تمرين بيشتري را مي طلبد.

5- آكساندار ( آكسان به معني سكوت ) : تحريري كه داراي سكوت مي باشد. نمونه اي بارز از اين تحرير در كاست « نوا - اجراي استاد شجريان» - گوشه ي نغمه- قبل از شروع بيت « گفتي زخاك بيشترند اهل عشق من / از خاك بيشتر نه كه از خاك كمتريم » اجرا شده است.

6- ضربي : تحريري است كه نسبتا" به ساير تحريرها برتري دارد و داراي نظم و ترتيب خاص خود را دارد و آن ترتيب خاص، همان دارا بودن ضرب با متري مشخص ( غير آزاد ) مي باشد. اين نوع تحرير به علت مشكل بودن، ميان آوازخوانان چندان مرسوم نيست و شرايطي خاص براي اجراي اين تحرير وجود دارد : 1- آشنايي كامل با اصول و قوانين ضرب -2- حنجره ي آوازخوان قدرت اجراي همه ي تحريرها را داشته باشد. -3- آشنايي آوازخوان با چهارمضرابها، رنگ ها و قطعات ضربي كه توسط نوازندگان در دستگاهها و آوازها اجرا مي شود. -4- تمرينات مداوم و تعليم گرفتن از استاد آواز با صلاحيت و آشنا با اصول آواز .

براي مثال در تصنيف خزان عشق ( اجراي بديع زاده) در بيت«تا كي بي تو بود/ از غم خون دل من»كه با اجراي اين تحرير بصورت « تاهاها كه هِه هِي بي هي هي تو بود/اَ هَه هَز غَه هَه هَم خو هو هون دل من» خوانده شده است. در كارهاي اخير شهرام ناظري هم تحريرهاي ضربي به چشم مي خورد.

7- فلكي: در ساختار اين تحرير آوازخوان سعي دارد چرخشهاي ويژه اي را در پرده هاي مختلف با حالات مختلف، در تحرير و صداي خويش نمايان كند بدين صورت كه گردشها و روند ملوديك آن شبيه چرخ دوّاري است كه در گرداگرد آن، دنده هايي تعبيه شده و در هنگام گردش هر كدام از اين دنده ها سبب تحريك نقطه اي شده و شكل تحرير را تنوع ببخشد.اين نوع تحرير در آوازهاي سبك اصفهان بيشتر به چشم مي خورد.

تحرير فلكي را كُركُري (مرغي است با آواز خاص خود كه به مرغ مينا نيز شهرت دارد) و شاورك نيز مي گويند.

8-  مقطـّع : تحريرهايي كوتاه و بريده بريده كه غالبا" صداهايي با گستره ي كم ( معروف به دو دانگ ) با اين نوع تحرير مناسبت دارند. عارف قزويني در اجراي اين تحرير مهارت داشته است.
9- هلهله : در ميان زنجيره ي تحريرهاي متنوع و با رجوع به شيوه ي كار آوازخوانان قديمي( اقبال آذر، سيد احمد خان، قلي خان شاهي، علي خان نائب السلطنه و...) نوعي تحرير به چشم مي خورد كه براي ساختار آن از ادوات تحرير نا مفهوم استفاده شده است، مانند : هاراداي، هارالالا، هله له له، دادادادا، هِرله لِي و... كه در اجراي اينگونه تحريرها، آوازخوان بيشتر تحت تأثير احساسات و روحيه ي دروني خويش قرار گرفته و سعي بر آن دارد كه تحريري را شكل دهد بدون اينكه به مفهوم كلمه بكار برده شده توجه داشته باشد.

10- خورده تحرير : به تحريرهاي تزئيني كه در آخر كلمات و جملات موسيقي براي اتمام ملودي بكار ميرود، گفته مي شود. اين نوع تحرير را تمام آوازخوانان كم و بيش در آوازهاي خود بكار برده اند.

ادوات تحرير:

1- حروف شش گانه مُصوّت ( اَ، اِ، اُ، آ، او، اي)كه توسط آوازخوان در ابتداي شروع هر تحرير ادا مي شود و تحرير بر اساس اين حركات به روند خود ادامه مي دهد، بعنوان مثال تحريرهاي: آهاهاها..، اُهُـ هُـ هُـ.. و...

2- كلماتي از قبيل: اي، امان، حبيب من، محبوب من، اميدمن، جانم و...كه آوازخوان با سليقه و مناسبت هاي ملوديك به شعر اضافه مي نمايد.لازم به ذكر است كه براي زيبايي هرچه بيشتر آواز، بهتر است از اين كلمات استفاده نشود ويا بسيار كم استفاده شود.از جمله كساني كه مخالف افزونهاي شعري بود ميتوان به استاد محمود كريمي اشاره كرد ولي در آوازهاي اكثر آوازخوانان اين كلمات به وفور ديده مي شود.

نظريه هايي در رابطه با استفاده از كلمات فوق به هنگام اجراي تحرير:
-
احساسي شدن آواز و درآمدن آواز از حالت خشكي

-
در اكثر مواقع، حالت ملودي و نغمه با تمام شدن شعر به پايان نمي رسد و آوازخوان الزاما" به طرزي استادانه و بنا به سليقه ي خود، با يكي از افزونهاي شعري، ملودي خود را به پايان مي رساند.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۶:۱۴:۰۴ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

در مورد حرف ضاد قسمت اول

ديدم  به بصره  دختركي  اعجمي  نسب                         روشن نموده  شهر به  نور جمال خويش

مي خواند درس قرآن درپيش شيخ  شهر                      وزشيخ ، دل ربوده  به غنج ودلال خويش

مي داد  شيخ ، درس   ضلال مبين   به او                   وآهنگ  ضاد   رفته  به  اوج  كمال خويش

دختر نداشت طاقت گفتار حرف  ضاد                          با آن دهان كوچك غنچه مثال خويش

مي داد شيخ  را به   دلال مبين    جواب                       وان شيخ  مي نمود  مكرر مقال  خويش

گفتم  به  شيخ    راه  ضلال  اينقدر مپوي                     كان شوخ منصرف نشود از خيال خويش

بهتر  همان بود  كه    بمانيد     هردوان                     او دردلال خويش و تو اندر ضلال خويش

                                                                                                                                                                                                                 ملك الشعراء بهار



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۶:۱۴:۰۳ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

آوازهاي ايراني

به نام خدا

1-   بيات ترك يا همان بيات زند : تغيير حكومت ها حتا بر روي موسيقي نيز تأثير خواهد گذاشت . مرحوم عارف ميگويد بيات ترك همان بيات زند است ولي خودشرين ها دربار قاجار نام آن را تغيير داده اند نفوذ موسيقي دانان درباري - . بيات ترك آوازي معنوي ، قدسي ، و به قول استاد ؛ نويد بخش ؛ هر لحظه به مخاطب ميگويد بيا تا در آسمان ها نفوذ كنيم و حقيقت را كشف كنيم و با او بتوانيم صحبت كنيم .

2-     ابوعطا : ميگويند براي افكار فلسفي و لحظات خوب است كه انسان از كجا آمده و به كجا خواهد رفت ....

3-     افشاري : متنوع و رنگارنگ ، هميشه يادآور ماه رمضان خواهد بود و چقدر شيرين است .

4-   دشتي : براي دوري و فراغ دوستان و ياران و دوري از آن يار هميشگي . حضرت زينب (س) هميشه در دشتي نوحه سر خواهد داد .

5-   بيات اصفهان : مشتق شده از دستگاه همايون . اصفهان گويا از بالا به پايين نگاه كردن است ، گويا كه ملودي مخصوص فرشتگان و پريان است .

- همگي اين 12 مورد هم دستگاه هستند و هم آواز و هم هيچكدام . اسم ها گاهي اوقات دهن ها و حتا دست ها را ميبندند .



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۶:۱۴:۰۰ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

7 دستگاه و 5 آواز موسيقي ايران

به نام خدا

7 دستگاه موسيقي ايران

1- دستگاه شور : آنقدر گسترده است كه خودش 4 آواز را در برميگيرد ( بيات ترك - دشتي - افشاري و ابوعطا ) انسان را بيشتر با طبيعت ، كوه ، درخت و بيابان نزديك ميكند به همين دليل است اگر در مسافرت شور گوش كنيم خيلي لذت خواهيم برد . هر ايراني بخواهد با خودش تنهايي زمزمه كند حتمن در شور براي دلش خواهد خواند هر چند موسيقي نيز بلد نباشد .

2- دستگاه ماهور : عزيزترين لحن ايراني ، صميمي و نشاط آور و غرور آفرين بنابراين اگر در اين دستگاه بتواني قرآن يا مناجات كني از شوق گريه ها خواهي كرد .

3- دستگاه همايون : سنگين ترين و با صلابت ترين آواز ايراني است ، به قول مرحوم خالقي مانند پيرمرد با تجربه ايست كه از گذشته براي انسان حكايت ميكند و در اين حكايت ها چه درد ها كه نهفته و پنهان است . 

4- دستگاه نوا : نزديك به شور است ناله هاي نازنين يك عاشق است كه واقعن مينالد ولي چقدر اميدوار و سنگين است .

5- دستگاه راست پنجگاه : نازنين ترين و با حياترين آواز ايرانيست . نزديك ماهور است ولي با حالت هاي خاص خودش .

6- دستگاه چهارگاه : قوي و سربلند و قلدور ولي آگاه و تأمل برانگيز .

7- دستگاه سه گاه : حزن دروني آن باعث عشق و بيداري ميشود ؛حس حركت و افتخار به بودن .

در آينده آوازها را نيز خواهم نوشت .



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۶:۱۳:۵۹ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

استاد حاج حسين دهقان

به نام خدا

حاج حسين دهقان را در همدان همگي قاريان ميشناسند . متولد همدان و يكي از ماهرترين تجويديون                 سطح كشور . دوستار جوانان قاري و تا جايي كه براي او مقدور باشد براي قاريان و سربلندي آنان تلاش و كوشش ميكند . يكي از فعاليت هاي او اين است كه هر روز ساعت 7 صبح تا 8 و نيم در مسجد جامع همدان كلاس قرآن ايشان براي همه جوانان و حتا پيرمردها داير است . محضرش گرم و دلش پر از شادي و شعف است . هر شب دوشنبه نيز يا در مسجد جامع يا در خانه ي افراد كلاس قرآن ايشان داير است . محل ديدار براي ايشان همدان - خيابان تختي - مغازه قرآني محفل نور است . اخلاق قرآني ايشان براي همه مردم مثال زدني است و بايد با او سفر كني تا متوجه شوي اخلاق يعني چه . در زمينه آواز و مداحي ايراني نيز از بسياري از مداحان جلوتر و برتر است .



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۶:۱۳:۵۸ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

علي غفاري - استاد بداهه گويي براي همه ايام -

به نام خدا

علي غفاري متولد 1335 در روستاي ازناو ملاير است . پدرش چراغعلي نقش تربيتي زيادي در او ايجاد كرد . ايشان در گفتن داستان هاي مختلف تبحر بي نظيري دارد و در گفتن كنايات و متلك هاي به جا در استان ما بي نظير بلكه در ايران كم نظير است . سخنش گرم و در برخورد اول گويا كه ده ها سال است تو را ميشناسد . نويسنده ي كتاب هاي اجتماعي از جمله داستان هاي حقيقي ، ازدواج هاي موفق و ناموفق و .... . اردشير و فردين فرزندان اويند . عاشق خانواده و شهر زيبا و پر از خاطرات ملاير . اهالي روستاي ازناو و برخي ملاير ها را تا چند پشت و اجدادشان را ميشناسد . حافظه ي بي نظير در حفظ اشعار و خاطرات دارد ، به همين خاطر اكثر خاطراتش را در كتاب ها آورده است . كمتر كسي از او آزرده شده است . او و برادرش علي قربان غفاري هر دو نويسنده هستند و صاحب كتاب . دوستان از بودن با غفاري لذت ميبرند . سال 87 از آموزش پرورش بازنشسته شد و بچه هاي خوب ملايري ديگر آموزگاري چون او را در مدارس كمتر ميبينند . كتاب ملاير صد گوهر شب چراغ نشان ميدهد كه او چقدر عاشق خاك ملاير و ازناو است . وقتي سيگار ميكشد شخصاً دوست دارم كنارش بايستم و افكاري كه در سر دارد را با ايشان مرور كنم . بيش از 10 سال مردم روستا او را به عنوان شوراي ده انتخاب كرده و به ايمان دارند زيرا فكر ميكنند كه او قابل اطمينان است آن هم براي هميشه . از غفاري گفتم كه يك مردم شناس و داستان نويس نابغه است بيشتر ميتوان گفت و بنده اين را براي بعدن ميگذارم . اين هم عكسي كه در مسجد جامع همدان از او گرفتم .





برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۶:۱۳:۵۷ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)