ريوايس ريوايس .

ريوايس

نيستش

ميگم خدايا

نياز نبود واس خاطر اينكه من باهاش حرف نزنم اكانت مطيو بتركوني‌ها

من اصن پشيمون شدم 

چطور نشم؟

مثلا برم بهش چي بگم؟

كه چي بشه

دوباره برگردم؟ 

ك چي

بيخيال 

نميرم اصلا  

بيخيالش ميشم

ولي من خيلي دلم براش تنگ شده

خيلي زياد

منو با مطي اشتباه گرفته بود 

كاش همونطور ميموند حداقل با اسم مطي باهاش حرف ميزدم

نميدونم منو ميگفت يا ن 

ولي گفت زود رفت نموند .

به خدا ك فقط براي خودت بود رفتنم 

گفتي دوست داشتنت تباه بود موفرفري 

كي گفته؟

ب اون قشنگي:)

گفت دلتنگشم شايد .

يعني دلتنگ من؟

منو ميگفتي به مطي؟آره؟

دلم برات تنگ شده به خدا 

حس ميكنم يه عمر ميشناختمت 

خيلي كوتاه بود 

خيلي زياد

دارم خفه ميشم از دلتنگي



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۱۰:۱۹ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

اخ خدااا😭

اين كامنت و نويسندش قابليت اينو دارن ك بارها فداش بشم😭😭 

خدا ميدونه چقد حس خوب بهم وارد شد

من اصن دورتتت بگردم مهم نيست پسري يا دختر

عزيزممم😭😭😭



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۱۰:۱۸ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

بخند

ديشب حالم خوب نبود 

تا ۵ صبح بيدار بودم و گريه ميكردم

دلم براش تنگ‌ شده 

ميخام باهاش حرف بزنم 

ميخاستم برم تو اكانت مطي ك با اسم اون با موفرفري حرف بزنم 

ولي ارور ميداد

كائنات دس ب دس هم دادن ك من دگ باهاش حرف نزنم 

اخه دلم تنگ شده براش.

ميگه فلذا قلبم قبرستونيه برا خودش:))))

د اخه چته 

چرا انقد غم داري

چرا ميگي رفت و امد نفسات بزودي قط ميشه 

غم نداشته باش اخه.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۱۰:۱۸ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

ترشحات

اسم تورو ميارن ب من نگاه ميكنن 

همه جا تو سكوت ميره

چي بايد بگم؟ 

چ كار بايد بكنم؟

بخندم گريه كنم

خودمو بزنم ب اون راه 

تو نگاهشون چيه 

ترحم

دلسوزي

نگراني

نميدونم 

يكي بايد باشه ك با خنده بگه . خب... اون ماجراي فلان چيشد

و بحث رو عوض كنه.

 اصن دلبر ماجراي نبودنتو شنيدي؟ 

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۱۰:۱۷ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

-__-

از بس سر نزدم و كامنت نذاشتم الان دوتا وب رفتم كامنت گذاشتم براشون 

به نفس نفس افتادم 



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۱۰:۱۷ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

نيمه‌هاي شب

خسته شدم ازاينهمه ب فكر همه بودن 

 

بچه ها من حالم خوبه زندم 

پارميداي قشنگم مرسي اخه دورت بگردم ك انقد ب يادمي و چن روز نباشم ميفمي 

كلي دوستت دارم :))



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۱۰:۱۶ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

تباهيم همه

كامنتاي قبلنمو تو وبلاگاي ديگه ميخونم ميگم چقد تباه بودم من:))))) 

الانم هستم فقط زمان نياز داره تا متوجهش بشم.

يبار تو وب زهرا رفتم پستاي قبليشو خوندم 

ديدم يكي با فونت اسم من و اسمشم زهراست كلي چرت و پرت گفته:

رفتم تو وبلاگش. باورتون ميشه؟

وبلاگ خودم اومد بالا:))



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۱۰:۱۵ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

لطفا.

-لطفا حال غم‌گينمو ب روم نيارين- 



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۱۰:۱۵ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

:(

-دانلود بغل-



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۱۰:۱۴ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

همينم خيليا ندارن

حالا درسته ازت همين اسكرين شاتارو دارم فقط

ولي خب همينم غنيمته موفرفري:)) 



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۱۰:۱۴ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)