خلقيات ما ايرانيان (از قول غفاري)
سلام. عجله نكنيد و مرا به الحاد و كفر مخانيد.
شراب را حرام ميدانيم ولي مصرفش از همه شُربيات بيشتر است.
عرق را جزو خوراكيات داروي مفيد ميدانيم مانند عرق نعناع ، عرق پونه و عرقيات مختلف ولي براي اينكه عرق را خراب كنيم نام ديگر شراب را عرق ميگذاريم يعني عصاره ي انگور است.
آزار مردم را زشت ميدانيم ولي تا 3 بامداد در عروسي ها بزن و بكوب داريم تا چندين خيابان را پوشش ميدهيم.
رشوه را حرام ميدانيم ولي مخفيانه جزو حلالترين مسائل آن را تلقي ميكنيم
بهترين موسيقي را داريم ولي در عروسي از نوع بد و ناكوكش استفاده ميكنيم كه خوب مردم را اذيت كنيم.
بعضي از آهنگ ها غمگين است مثل شور عرب يا صبا عرب ها و يا دشتي خودمان ولي از عجايب روزگار اين است كه با اين آهنگ هاي غمگين ما اين توانايي را داريم كه ميرقصيم و خودمان را با آن تلوتلو ميدهيم.
در مقابل افراد انعطاف نشان ميدهيم ولي در پشت سر خيلي سفت و محكم طناب دارشان را ميبنديم
دروغ را خوب نميدانيم ولي مثل نقل و نبات آن را دوست داريم و از آن استفاده ميكنيم .
به افراد ميخنديم و روبوسي ميكنيم ولي در ذهن، پدرشان را درمياوريم.
اسلام صيغه را از بهترين حلال ها ميداند ولي در ممالك اسلامي و خصوصن ايران آن را از بزرگترين گناهان كبيره به شمار مياوريم، و انجام مخفيانه ي او را شيرين ميدانيم.
آقايان سيگار را حرام ميدانند ولي از بهترين و درآمد زا ترين كارخانجات ما در داخل كشور، شركت دخانيات است.
نميدانم چرا در اين 200 سال اخير آقايان هرچه را حرام كرده اند بعد از چند دهه جزو حلال ترين چيزها ميشود؛ از ميكروفن و باند و اكو بگير تا سي دي و تلويزيون و راديو و نوار ، ويدئو و ديوي دي تا اين روزها ماهواره و...
چادر يك ارزش است ولي دراين مملكت زنداني را وقتي مياورند در سرش چادر ميكنند و چادر متعلق به بدبخت بيچاره هاست. قضيه ريش و لباس ارزشي پوشيدني هم همينجور است، تمام اعدامي ها يا ريش دارن و يا لباسشان را رو انداختند ، زن اعدامي هم كه چادر پيچ ميكنيم.
گوشت حيوان بدون ذبح اسلامي حرام است ولي بيشترين وارد كنندگان گوشت يخي و مرغ حرامِ برزيلي ،ايران است.
خودمان را افتاده حال نشان ميدهيم ولي گرگي در پوستين داريم كه اگر افراد را در بيابان گير بياوريم با اره سرشان را از پشت سر ميبريم.
قرآن را بهترين كتب آسماني ميدانيم ولي كوچكترين اهميتي به آن نميدهيم و سالي يكبار از آن مرور ميكنيم در عوض دعا ها و مناجات را هر روز و هر هفته روزي چند بار در مساجد ميخانيم.
تقدم در سلام را ارزش ميدانيم ولي دوست داريم كه ديگران به ما سلام دهند.
برادر را پاره تن ميدانيم ولي بجز مرگش آرزوي هيچ پيشرفتي را براي او نداريم – حتا ضرب المثل هم در اين مورد داريم-.
همديگر را ميبوسيم ولي به قول شاعرك؛ طناب دارشان را در خيال خود مي بافيم.
نماز را بهترين عمل مي دانيم ، ولي براي اينكه به عمد اسلام را خراب كنيم آن را در مساجد براي سكو هاي پرواز خودمان قرار ميدهيم و خيلي خوب ريا ميكنيم.
سياسيون كه بزرگان مملكتند و مردم هم خيلي خوب قبولشان دارند و هميشه بايد راست بگويند، ولي ميترسم بقيه اش را بگويم.
برچسب: ،
ادامه مطلب