ريوايس ريوايس .

ريوايس

آنچه از «عبدالرحمان السديس» انتظار نمي رفت.

به نام خدا

حديث من ز مفاعيل و فاعلات بود

من از كجا حديث سر مملكت ز كجا

البته بنده با اين كارها ، نه كار داشته و ندارم ولي يادش بخير با سديس چه روزها كه نگذرانديم و چه فصل ها كه به ياد او سپري نكرديم.

حال سياست و جدايي بين ما و او بين ما و طبلاوي و خيلي هاي ديگر.

« عبدالرحمان السديس امام جماعت مكه، طي سخناني گستاخانه ، تئوري اصلي عربستان و وهابيون را كه همواره از سوي سعودي هاي تكذيب مي شد، را اعلام كرد و گفت: عربستان بايد از صلاح الدين ايوبي الگو بگيرد و ابتدا با ايران و شيعه بجنگد. جنگ ما با ايران و فرقه شيعه است، جنگي بين سني ها و شيعيان. 
به گزارش ابنا، جنگ ما با شيعيان جنگ بين ايمان و كفر است. ما با ايران و شيعه مي جنگيم، چراكه آنها به ما اتهام وارد مي كنند. ما بايد از صلاح الدين الگو بگيريم كه پيش از جنگ با مسيحيان و يهوديان با شيعيان جنگيد.»



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۶:۱۸:۴۴ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

سيزده بدر 94

به نام خدا

سال جديد شروع ميشه با هديه هاي ژانويه.....

از خصوصيت 13 بدر امسال اين بود كه اكثر اونايي كه در روز سيزده توي آفتاب بودن سوخته بودن. و معلوم بود كه عين پولدار و يا با كلاسا نبودن كه كلاه بزارن و يا توي يك باغي لم بدن.

يكي ديگر از خصوصيات روز سيزده در ايران ، خوردن و خوردن است. ناهاري و يا ميوه اي و يا تخمه اي ، كبابي ، جوجه اي .....

لم دادن و خوابيدن مردان ايراني ديگر خصوصيت اين روز است... انگار خر آنها را زمين زده است.

آشوب و بلوا و  گوش كردن ب صداي خيلي بلند به نوارهاي خيلي غير مجاز از ديگر خصوصيات اين روز است.

از ديگر خصوصيات اين روز اذيت كردن ديگران و هر حرفي زدن به هر شخصي است و از قدما به ما رسيده : دروغ روز سيزده واجب كه بلكم از اهم اين روز است.

و خيلي چيزهاي ديگر....



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۶:۱۸:۴۳ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

جامي و سوگ نشستنش.

زير گل تنگدل اي غنچـة رعنا چوني؟

بي تو ما غرقه به خونيم تو بي ما چوني؟

سلك جمعيت ما بي تو گسسته است ز هم

مـا كه جمعيـم چنينيم تـو تنها چونـي؟

بر سر خاك توام اي كه از اين پيش مرا

بـوده اي تـاج سـر امروز ته پـا چوني؟

بي تو بر روي زمين تنگ شده بر من جاي

تو كه در زيرزمين ساخته اي جا چوني؟

مـي شـود ديـدة بينـا ز غبـاري تـيـره

زيـر خـاك آمده اي ديدة بينـا چوني؟

خورد غم هاي توام وه كه خيال تو گهي

مي نپرسـد كه در اين خوردن غم ها چوني؟

رو به صحراي عدم تاختي از شهر وجود

مـن از اين شهر ملولم تو به صحرا چوني؟

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۶:۱۸:۴۳ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

درباره مرگ.....

به نام خدا

ما اصلا در مورد مرگ با يكديگر صحبت نكرده بوديم. اصلا مرگ براي چنين آدمي غير قابل و تصور است، هر چند حتمي. گاهي اوقات انسان از اينكه بايد از جامعه جدا شده و برود ؛ ديوانه كننده مي شود. به دايي غلام ميگفتم اين همه ما با هم شوخي داشتيم و از هر باب صحبت مي كرديم ولي از مرگ نه.

ناراحتم كه حتا عمو ديگر به خواب ما نمي آيد........



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۶:۱۸:۳۲ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

حجت اله ياوريان نياز

به نام خدا

روزانه با حجت نزديك به 10 ساعت با هم هستيم. خودش يك زندگي است. بهترين نيروي خود در رسته مورد نظرش است. از حجت چيزهاي زيادي ياد گرفته ام. 8سال از من بزرگتر است. با ته لهجه ي تركي. اهل اطراف همدان. كار كردن با ايشان راحت است. در خيلي ادارات و جاهاي مختلف كاري همكار نقش بسزايي در آينده ي رواني و اعصابي آدميزاد دارد. اگر برود روي خط اعصاب همكار خيلي بد ميشود. الحمداله كه قدر اين نعمت را بايد دانست.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۶:۱۷:۴۸ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

جشنواره موسيقي فجر همدان 92

به نام خدا

در مورد اينكه هر شخصي دوست دارد كه خودش را مطرح كند، امري بديهي است. يادم مي ياد كه سال گذشته كه جشنواره موسيقي فجر همدان را از نزديك ميديم آرزوي شركت را در آن داشتم ولي با كدام داشته ها؟

امسال هم كه برگزار شد ؛ كار تمام دنيا با تمام بهانه هاي روزگار روي سرمان ريخت تا  بالاخره موفق نشوم از اين فستيوال جالب كه با حضور گسترده مردم شريف همدان تشكيل شده بود بروم. خيلي دوست داشتم كه در جمعيت باشم و از خواندن و نواختن دوستان لذت ببرم ولي نشد. حتما خير بوده است.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۶:۱۷:۴۷ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

يك شعر خيلي با صفا.

با اينكه مدتي است از دنياي شعر و شاعري دور افتاده ام؛ اما شايد يك دوبيتي، يا رباعي يا نميدانم چهارپاره (كه آخر  هم فرق اين سه معقوله را ندانستم و نميخاهم كه بدانم) ذهنم را مشغول به خود كرده است. آن هم 4 مصرع بزرگوارانه از استاد شفيعي كدكني است. شايد اگر شيعه بخواهد براي خود تعريفي قايل شود در همين اشعار نهفته شده است. شعري استخوان دار و چقر و با نفوذ.

حسرت نبرم به خواب آن مرداب

كآرام درون دشت شب خفتست

دريايم و نيست باكم از طوفان

دريا همه شب خوابش آشفته است.

البته مصرع دوم را هم خوب نميتوانم قرائت كنم و هم معناي آن را درست نميدانم ؛ اگر رفقا و دوستان لطف كنند راهنمايي كنند متشكر خواهم شد.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۶:۱۷:۴۶ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

«راست پنجگاه»

به نام خدا

اينكه چقدر حرف پشت سر دستگاه نازنين «راست پنجگاه » هست بماند....

اينكه براي آموزش آن اساتيد چقدر ناز و كرشمه و قر و ادا درمي آوردند و درمي آورند.... اين هم بماند.

اينكه در تعزيه صداي پيغمبر بايد در راست پنجگاه باشد اين هم بماند.

اينكه بچه اي كه در هنگام خواب اذيت ميكند و برايش بايد لالايي در راست خاند اين هم بماند.

.........

استاد يك رديف خواني در «راست پنجگاه» بسيار زيبا دارند كه ابتداي آن خيلي شيرين و قوي است. شعريست از حافظ و شده عجين با ما و زبان حال اين روزهاي اين حقير.

حسب حالي ننوشتي و شد و ايامي چند

محرمي كو كه فرستم به تو  پيغامي چند

ما بدان مقصد عالي نتوانيم رسيد

هم مگر پيش نهد لطف شما گامي چند




برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۶:۱۷:۴۶ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

«باز هم از زبان لرها»3

به نام خدا

چندتا ديگر از واژه هاي لري در زبان هاي لاتيني خصوصن «انكليزي».

در ملايري ميگويند:«گي مِنَ» يعني «نوبت من است»؛ «بازي نوبت من است»؛ فراي معناي منفي كه در معناي «گي» در زبان انگليسي وجود دارد؛ «گيم» گفته شده همان «game» انگليسي خودمان است. كه معناي «بازي» و «نوبت» را ميدهد؛ البته رفقا دقت كنند «game over » نشوند.

باز دوستان لر ميگويند: «ويرَتَ را جا بياور» و يا «به كار وير بدي» به معناي «حواست را جمع كن ؛دقت كن»؛ اين واژه ميرود در لاتين دور ميزند و در انگليسي ميشود«aware» به معناي حواس ، هوش ، دقت، آگاهي.

 اين هم 3 مجموعه از زبان دوستان با صفاي لر ، خودش ميطلبد براي يك مقاله ي isi كه كلي باهاش پز داد و پول درآورد. 



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۶:۱۷:۴۲ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

يك حرف متناقض و عجيب.

به نام خدا

از توي بالاترين جاي ساختمان 4 طبقه، پشت پنجره ، پهلوي فن كويل خيلي گرم و كوك، نشسته روي صندلي نرم و گرم؛ داشتم فكر ميكردم اين برف كه به اين خوبي مي ياد و ما هم كلي صفا ميكنيم و استفاده ميكنيم ، برف بازي ميكنيم ،بلوار(به قول مشهدي ها كه در خياباناشان نوشتن بولوار)ميريم و... خيلي ها اين برف دشمنشان است. خيلي كار و كاسبيشان با اين برف به هم ميخورد. يك روز كه به خاطر برف تعطيل ميشودخيلي ها آن روز نميتوانند پول دربيارن و بيكار ميشن. خلاصه هرچي در اين دنيا يك ضدي دارد ولي اگر برف نياد از تشنگي تلف ميشيم ؛ خلاصه خيلي چيزا بايد فداي چيزاي ديگر شود....



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۶:۱۷:۴۰ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)