واليبال-_-
امشب با عمه و عمو رفتيم پارك:)
من اسكيت بردممم توپ واليبالمو بردم
اخ اسكيت چقد حال داد
وقتي هوا تاريك شده بود هر ۵ تا چرخش چراغ داش😂قبلا ي فيلم گرفته بودم از اسكيتام اپلود مكنم ميدارم براتون
بعد اينكه:)))
سه تا پسر خيلي كراش:))) وااليبالشون خيلي خيلي خيلي خيلي حرفه اي :))))))) جلو ما داشتن بازي ميكردن
من ك اسكيت پام بود تكيه دادم ب ماشين و كنارشون وايستاده بودم
دس ب سينه و بازيشونو زيرنظر داشتم😂
خيلي ضايع ديد ميزدم😂توپ ك ميرف هوا من اينو با چشمم دنبالش ميكردم تا جمعش كنه باز دوباره سرم باهاش تكون ميخورد😂
ولي لعنتياي خر خيلي خوشگل بودن البته تايك بود چهره هاشون نديدم ولي تيپشون:))) اسلش مشكي با تيشرت سياه هييح😑 همينجور وا رفته نگاشون ميكردم
وقتي ساعد ميزدن خيليييي خوشگل خم شدن دستاشونو دراز ميكردن من دلمم ميخاس همونجا جيغ بكشم ا بس جذاب ميشدن
خيلي دوس داشتم برم باهاشون بازي كنم:|
رفتم اسكيتارو درآوردم كفش پام كردم دوباره اومدم جاي همون ماشينه نگاشون ميكردم:|
ميخاستم برم جلو بگم منم بازي ميدين😂
ولي خيلي حرفه اي بودن! توپ اصن زمين نميخورد
يا با پا جمع ميكردن يا تا ميتونستن خم ميشدن ساعد ميزدن
يكيشون ضربه ميزد دوتاي ديگه جمع ميكردن اوني ك ضربه ميزد انقد قدرت دستش قوي بوددد!!! دستشو مياورد بالا توپ ب دستش ميخورد ميرف هوا اصن خيلي كراش بودن😭😂سوار ماشين ك شديم وا رفته نشستم ي گوشه لب وو لوچم آويزون شد
كاش ي دست ميزدم باهاشون-_-
البته قبلش با بابام بازي كرده بودم ولي اونا اصن يه چيز ديگه بودن😐آرزو ب دل موندم خلاصه:)))))
هي ب بابام ميگفتم برمم باهاشون؟ جواب نميداد-_-
از آخرم جمع كرديم رفتيم
هعي ميديدن دارم نگاشون ميكنم لبام آويزونه، بايد ي تعارف ميزدن-_-
زشتوكا-_-
لنتي حتي رو صداي توپي ك اونا ضربه ميزدنم كراش زدم
خيلي خوب بود😐😂مثه تو سالن موقع تمرين
انقد اسكيتبازي كردم ك موهاي جلوم قشنگگگ خيس شده بود از عرق😐
ب نفس نفس افتاده بودم اصصن😑
+چ خوب دارن ميرن بچه هاي واليبالموون😍كاظمي چ خوبه😂
برچسب: ،
ادامه مطلب