بک لینک -

سايت پیش بینی
وان ایکس بت
سایت شرط بندی انفجار
سایت شرط بندی
سایت بازی انفجار
سایت شرط بندی فوتبال
سایت enfejar
بت فوروارد
جت بت
سایت پیش بینی فوتبال
ثبت نام بازی انفجار
sibbet90
سایت سیب بت
ورود به سایت بازی انفجار
وان ایکس بت
سایت بازی انفجار
پوکر آنلاین
بت بال 90
انفجار آنلاین
جت بت
بازی انفجار

 ریوایس ریوایس .

ریوایس

چشمات:)

تا میام چشامو ببندم بخوابم .

مداحی

_چشماتو ببند.خیال کن الان با زائرایی 

_چشماتو ببند خیال کن الان کربلایی

پلی میشه تو مغزم:))

بیخیال زرا

چشماتو ببند...



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۰۸:۳۷ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

...

آقاسعید؟ :(  حذف کردی وبتو بابابزرگ :((( 

هیچ آدرس دیگه ایم ازت نداشتم امیدوارم دوباره برگردی🤝



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۰۸:۳۶ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

دارو نداره اخه

_دانلود دارویی‌که‌باعث‌شه دل نگیره_

×این‌همه دارو و قرص و شربت رو میزم همش چرته.شربتو لب نمیزنم بهش.تلخه؛قرصاهم اگه درد داشتم می‌خورم .

پسر ی فکری برا حال روحیمون بکن.قرص و شربت ب چ دردم میخوره🚶🏻‍♀️

دلم قد یه دنیا گرفته 

یا پای گوشیم یا دارم زیر پتو گریه میکنم. 

بیخیال

چشماتو ببند

خیال کن با زائرایی

چشماتو ببند

خیال کن الان کربلایی ... 

اولین باری ک حرم امام حسین بودم  شب جمعه بود 



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۰۸:۳۵ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

•☁️🌙•

_دانلود امید ب زندگی_



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۰۸:۳۴ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

نو کپشن

فک کنم ا پستای قبلم مشخصه ک چقد بی‌حوصلم و لش کردم و خستم:))

 

ب قول مهدیه. ب کوچیکی خودتون ببخشید :) 

 

حتی امید امام هم ب دبستانیا بود🚶🏻‍♀️



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۰۸:۳۴ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

من‌از تنهاییم‌لذت‌نمی‌برم

خیلی حساس شدم خیلی زیاد :) هم بخاطر اینکه کسی نمیاد کنارم. آخرین باری ک یکیو بغل کردم یادم نیس:) 

عا دوهفته پیش نازیو تو اتوبوس بغل کردم:))) 

هم بخاطر اینکه این بیماری کوفتی افتاده وسط پریودم 

ک خود پریود ب تنهایی باعث میشه حالت بد بشه و ب اطرافیانت حساس بشی 

من الان واقعا غیرقابل تحملم ... 

من درحالت عادی وقتی ک سالمم اشکم دم مشکمه و با هرچیز کوچیکی ناراحت میشم چ برسه ب الان ...

با مامان بابام ک درحد سلام و احوال پرسیه ک نباید برم طرفشون و رعایت کنم

داداشم ک غذامو میاره دم دراتاقم و میره 

ازاتاقمم نباید خارج شم

تنها دلخوشیم دوستای مجازیم بود .

ک دلم از خیلیاشون گرفته و بی معرفتیاشون خیلی ب دلم اومده.

کاش آدما همون‌قد ک ادعای رفاقت و دوستی داشتن عمل میکردن بهش و یکم معرفتم داشتن 

همونقد ک طلبکارن از آدم ب خودشونم نگاه کنن 

نمیشه ک همیشه من مقصر باشم.

خسته شدم از بس آرزوی سلامتی برام کردن و کردید

خیلی ممنون ازتون:)

شما جاتون تو قلبمه:) 

ولی بیخیال

ن حوصله دیدن ایشالله زود خوب میشیو دارم

ن حوصله اینکه هی بگن مراقب‌خودت باش

و بهم راهکار بدن ک چطور خوب شم

بیخیال

نمیخام هیچی .. بودنتون کافیه ک همونم ازما دریغ می‌کنید :) 

من ن نگرانم ن ناراحتم 

من به چپمم نیس ک مریضم 

حوصله هیچیو ندارم!!! 

من هم انگیزه کافی دارم هم روحیه و انرژی. 

و اصلاهم نگران نیسم 

پس بیخیالش دیگه انقدرهم ب روم نیارید با کامنتاتون ک مریضم و این ایشالا خوب میشی و ....

مرسی ازتون 

فقط حرف‌دلمو زدم ناراحت نشید:) 

مرسی از محبت و مهربونیاتون.

گفتم ک خیلی غیرقابل تحمل شدم و واقعا هیچکی نمیتونه تحملم کنه 

و اینجاس ک واقعیا نشون میدن خودشونو😂

ماچ‌مجازی کله همتون :))) دوستون دارم.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۰۸:۳۳ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

انتقام

من واقعا نمیبخشمشون:))) 

اقزه ک زرزر کردن امتحان حضوری فلان پشمدان 

حالا نتیجش این شد

بازم مگم 

ما آینده ساز ایران نیستیم

ما گوسفندیم گوسفند؛

کره خرای عنتر با سلامتی و جون آدما بازی میکنن

من بابام  بیماری خاص داره ک امکان داره اگ کرونا بگیره ی طوریش بشه و جز دسته خاصه

ب خدا اگ بابام ازمن بگیره طوریش شه میرم کل اداره اموزش پرورشو ب فحش میکشم 

هیچوقت نمیبخشمشون.

خودشون حاضر بودن بچه‌هاشون تو این اوضاع برن امتحان بدن؟ 

کوشن اونایی ک زر می‌زدن شماها دوس دارین مجازی باشه و تقلب کنید بخاطر سلامتیتون نیس ک نگرانید امتحانا حضوری بشه

ها؟

کوشن؟ چرا الان نمیان حرف بزنن 

ک خداروشکر اخبار اصن آمار دانش آموزای نهم و دوازدهم بدبختی ک کرونا گرفتنو اعلام نمیکنه!

من ب درک

اگه مامانم بگیره ازم

اگه بابام بگیره

اگ طوریشون شه

کدوم خری میخاد جوابگو باشه!!

اگه دوستام طوریشون شه

اگه بلایی سر خانوادم بیاد کی میخاد جواب بده

همونی ک زررر میزد میگف پایه نهم مهمه باید حضوری باشه؟

دقیقا همینو دیشب تو مطب دکتر گفتم

داش گریم میگرفت. 

دکتره گف تو موافق امتحان حضوری بودی یا مخالف؟

یجوری پوکر نگاش کردم-_- مامانم گف این خودش سردسته معترضا بود . 

من به چپمم نیس ک کرونا گرفتم اطرافیانم مهمن ...

نازیِ  ازبطری من آب می‌خورد 

گف حالم خوبه .خداروشکر

اصلا مهاجر راس میگه گذشته ها گذشته بیخیال غصه نخورم ارزششو ندارن. 

عاره😂اصصصلا ارزش نداره

غصه چیو بخورم وقتی قراره کفن و دفنم رایگان باشه؟

تازه قبر مجانیم بهم میدن اگه مردم

اصلا غصه نداره 

نگران نباش زرا 🙂

میدونی؟ من شانسم گوهه گوه! 

کلی ضعف بدنی پیدا کردم و سرگیجه دارم فقط میتونم از روتختم برم رک صندلی و بالعکس 

سرفه و تبم ک هس

میدونی چرا میگم شانسم گوهه؟

چون تو این اوضاع پریود شدم:)))) 

روز دومم هس:)) 

کمرم درد میکنه 

دلم درد میکنه

سرم درد میکنه 

نمیتونم راحت بخوابم

تف تو این شانس 

حاضرم درد کرونای شدیدو تحمل کنم ولی پریود ن 

خدایااا فقط همینو کم داشتم :"(



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۰۸:۳۲ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

ی دوهفته عذاب آور دیگه:)

شاید باورش سخت باشه ولی وقتی ا مطب دکتر مهدوی اومدم بیرون

بلند گفتم"آخ‌جون.دوهفته تنهام کسی نمیاد پیشم"



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۰۸:۳۲ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

دکتر.

دکتره ن دارو داد ن امپول ن سرم

گف مشکوکی ب کرونا 

تست کرونا نوشت و گف تا ۶ عصر جوابش میاد.

برای عصر اقای دکتر مهدوی ی نوبت دیگه گرفت مامانم.

و خانم دکتر زیرلب گف: چ کرد این امتحانای حضوری:))))

فک نمیکردم بدنم اوقزه ضعیف باشه ک از حال برم بعد اینکه خون دادم -_- 

ا دکتر خانم خوشم نمیاد 

و بعد ۵ یا ۶ سال اولین بار بود رفتم پیش ی دکتر خانم.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۰۸:۳۱ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)

یادگاری:)

یاد قبلا افتادم ، واسه بچه های کلاس اردک و قورباغه درست می‌کردم:)) 

اسم اردکه بود . اردک مایکل . فرار از زندان:))))

قوباغه هه هم ازاونایی ک میزنی پشتش می‌پره هوا.

تو کلاس حرف اولِ اوریگامیو می‌زدم:))

 ×دیروز خفیه بد شوخیعی کرد و جوری جدی داشت از حرفش دفاع می‌کرد ک شک کردم این خفیه‌اس؟

جدیِ‌جدی بدون اینکه بخنده یا سوتی بده و منم جبهه گرفته بودم و داشتم داغ می‌کردم ک صداشو صاف کرد گف: خب شوخی بسه دیگه.

×نذر می‌کنم اگه رفتم دکتر آمپول و سرم نداد ۱۰ تا صلوات بفرستم.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۰۸:۳۱ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)