هعیی
امیرعلی میگه ک این کاری ک داری میکنی مثه یه کِش ک میکشیش و ادامه اش میدی و کشش میدی
ولی هرچی بگذره
بعد با سرعت و شتاب و ضربه محکم تری میخوره بهت .
خدا خودش کمکمون کنه🚶♀️
برچسب: ،
ادامه مطلب
بک لینک -
امیرعلی میگه ک این کاری ک داری میکنی مثه یه کِش ک میکشیش و ادامه اش میدی و کشش میدی
ولی هرچی بگذره
بعد با سرعت و شتاب و ضربه محکم تری میخوره بهت .
خدا خودش کمکمون کنه🚶♀️
حیدر شده مولا
مبارکِ حضرت زهرا:)
بعظمتک یا الله
بنوبتک یا محمد
ب ولایتک یا علی:))))
خیلی دوست داشتم عید غدیر یکار بزرگ بکنم
ولی خب
قسمت نی
بیخیال:.
البته هنوز عید غدیر نشده ولی پستو گذاشتم دگ
ی مدت چقد وبلاگامون رو بورس بود:||
الان انقد وب جدید و آدم جدید وارد بلاگفا شده
ک ما قاطیش گم شدیم
نمیگم خیلی قدیمیم
ولی خب
یه زمانی امار کامنتام بالای ۲۰ تا بود
خودم ب همه سرمیزدم زیر همه پستای وبلاگا کامنت میذاشتم
واقعا چرا اینطوری شده؟
این وضعیت ادمو مصمم تر میکنه ک وبلاگو دی اکتیو کنه و بره...
وبلاگای جدیدو ک میبینم چقددددد ادم جدید هس تو وباشون و قسمت کامنتاشون
حس کهنسالی بهم دس میده تو بلاگفا
کلی اکیپ و ادم جدید اومدن تو بلاگفا:))
بچه های قدیمی ؟ دگ چسناله بسه
وخزن بیاین عین قبل شیم .
چقدر مسخرست دلت واسه بغلی تنگ شه ک تاحالا حسش نکردی:)
میگم خدایا
نیاز نبود واس خاطر اینکه من باهاش حرف نزنم اکانت مطیو بترکونیها
من اصن پشیمون شدم
چطور نشم؟
مثلا برم بهش چی بگم؟
که چی بشه
دوباره برگردم؟
ک چی
بیخیال
نمیرم اصلا
بیخیالش میشم
ولی من خیلی دلم براش تنگ شده
خیلی زیاد
منو با مطی اشتباه گرفته بود
کاش همونطور میموند حداقل با اسم مطی باهاش حرف میزدم
نمیدونم منو میگفت یا ن
ولی گفت زود رفت نموند .
به خدا ک فقط برای خودت بود رفتنم
گفتی دوست داشتنت تباه بود موفرفری
کی گفته؟
ب اون قشنگی:)
گفت دلتنگشم شاید .
یعنی دلتنگ من؟
منو میگفتی به مطی؟آره؟
دلم برات تنگ شده به خدا
حس میکنم یه عمر میشناختمت
خیلی کوتاه بود
خیلی زیاد
دارم خفه میشم از دلتنگی
این کامنت و نویسندش قابلیت اینو دارن ک بارها فداش بشم😭😭
خدا میدونه چقد حس خوب بهم وارد شد
من اصن دورتتت بگردم مهم نیست پسری یا دختر
عزیزممم😭😭😭
دیشب حالم خوب نبود
تا ۵ صبح بیدار بودم و گریه میکردم
دلم براش تنگ شده
میخام باهاش حرف بزنم
میخاستم برم تو اکانت مطی ک با اسم اون با موفرفری حرف بزنم
ولی ارور میداد
کائنات دس ب دس هم دادن ک من دگ باهاش حرف نزنم
اخه دلم تنگ شده براش.
میگه فلذا قلبم قبرستونیه برا خودش:))))
د اخه چته
چرا انقد غم داری
چرا میگی رفت و امد نفسات بزودی قط میشه
غم نداشته باش اخه.
اسم تورو میارن ب من نگاه میکنن
همه جا تو سکوت میره
چی باید بگم؟
چ کار باید بکنم؟
بخندم گریه کنم
خودمو بزنم ب اون راه
تو نگاهشون چیه
ترحم
دلسوزی
نگرانی
نمیدونم
یکی باید باشه ک با خنده بگه . خب... اون ماجرای فلان چیشد
و بحث رو عوض کنه.
اصن دلبر ماجرای نبودنتو شنیدی؟
از بس سر نزدم و کامنت نذاشتم الان دوتا وب رفتم کامنت گذاشتم براشون
به نفس نفس افتادم
خسته شدم ازاینهمه ب فکر همه بودن
بچه ها من حالم خوبه زندم
پارمیدای قشنگم مرسی اخه دورت بگردم ک انقد ب یادمی و چن روز نباشم میفمی
کلی دوستت دارم :))