ریوایس

یهو وسط حرف زدنا لف دادم ا ویس چت 

بعد چن دقه اومدم

یهو گف عااا خودش اومد . خانم قهرقهرو اومد

یهو رگباری شروع کرد

چت شده باب اسفنجی؟چرا کم حرف شدی

چرا مث قبل نیستی؟

چرا دیگه تخص بازی درنمیاری

چرا مخ همه رو نمیخوری

چرا حرف نمیزنی 

چرا شیطونی نمیکنی 

چرا چرت و پرت نمیگی و نمیخندی

چرا دیگه کسیو اذیت نمیکنی

چرا اینطوری شدی:|

میخندم میگم من اینطوری بودم مگه؟باو همش یه هفته نبودیا 

میگه آره تخص بودی ولی الان نیستی:|

بهم میگه باب اسفنجی*

و فک میکنه ک من باهاش قهرم و ازش ناراحتم ک رفتارم اینطوری شده

روزی ک کنکورشو داد اومد یه چیزی گفت بهم ک ناراحت شدم ازش ولی حقو بهش دادم 

ولی چن روز باهاش حرف نمیزدم تا ناراحتیم رفع شه الانم ک اومدم هر روز یبار میپرسه قهری؟

هفته پیش گف این باب اسفنجی داره ادای این منزویا و برونگراها و کم حرفارو درمیاره ولی نمیتونه کم حرف باشه دووم نمیاره یهو شروع میکنه رگباری جیغ جیغ کردن و حرف زدن و عین قبل بودن 

بعد ک امروز اینارو گف دید ن جدن تغییر کردم 

ولی حس نمیکنم خودم این تغییرو. 

من تغییر کردم؟ 

من اون ویژگیای بالارو داشتم قبلا؟

یک هفته قبل کنکورش رفته بود بعد ک اومد هی میگه قهری قهری؟ چرا رفتارت عوض شده😐

و فک نمیکردم انقد حواسش ب رفتارام باشه ک یهو اون حرفای بالارو بزنه و اونقد بشناسه منو ک بخواد تغییرمو حس کنه😐

~اونجاش ک بحث عدد مقدسه اومد وسط گفت دوس داری؟ 

بعد گف عا ن من باید دوس داشته باشم ن تو 

بعد یه تیکه انداختم بش

گفت تو میخواستی بازی کنی برو بازیتو بکن باب اسفنجی حرف نزن 

یهو ا دهنم پرید با چی؟

این جر خورد از خنده😂

تا آخر همونو هی میگفت 

آتوء بدی دادم دستش😂 

یا اونشب ک گفتم تست کرونام مثبت شده😂عنتر با مطی چقدر اذیتم کرد😂