ریوایس ریوایس .

ریوایس

شکلات

اونروز سرمیز افطار فک کنم بابام یه چی گفت بهم ناراحت شدم اومدم برم بالا اتاقم یهو گفت صب کن 

دس کرد تو جیبش گفت بیا ازاین پشمکا و شکلاتایی ک دوس داری برات گرفتم+_+

در آنی همه ناراحتیم پرید😂💔با همون نیش‌باز اومدم نشستم سرمیز افطارمو خوردم😂

بعضیا هستن ناراحت میشن اشتهاشون کور میشه ولی من اشتهام بازم میشه😂اصن بسته نمیشه ک بخواد بازشه😂آره خلاصه احساساتم هیچ نقشی در غذا خوردنم ندارن😂

ولی الان ک دقت میکنم میبینم هردفعه قهر میکنم مامانم میره لواشک یا چیپس میخره پایین بازش میکنه بعد من مجبور میشم برم😂قهرم ولی با شکمم ک قهر نیستم😂

حس بچه بودن بهم دس داد 

بای



برچسب: ،
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۰۷:۱۷ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)