ریوایس ریوایس .

ریوایس

اگه

یاد اونموقع افتادم ک داشتم میرفتم بیرون 

از یه خیابونی رد شدم ک جرثقیل داشت آهن جاب جا میکرد 

حواسم نبود و دقیقا زیرش قرار گرفتم 

ی آن با خودم گفتم اگه همین الان اون جرثقیل از کار بیفته من درجا میمیرم! 

بعدش ک با داد و فریادای مرده اومدم کنار ب این فک کردم ک جدی جدی اگه میمردم چی میشد

کمد لباسام

تبلتم چت هام با دوستام

مثلا مامانم باز میکنه تلگرامو میبینه کلی پیام از دوستام 

میبینه برنامه تولد نازنینو ریختیم واسه آخر اردیبهشت میبینه چقدر اسکل بازی درآوردم و خندیدیم با بچه ها 

ویسامو گوش میده ولی 

من نیستم 

مامان میاد اتاقو نگاه میکنه میبینه طبق معمول شال ها و لباسام رو تختم پهنه و پتومو یادم رفته تا بزنم 

بشقابی ک توش پرتغال خوردم هنوز روی میزه 

پوست لواشکایی ک یواشکی خریدم و خوردم تو کیفمه 



برچسب: ،
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۰۶:۵۵ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)