ریوایس ریوایس .

ریوایس

امروز

امشب رفتیم خونه مادرجون 

سفره افطار رو چیدیم و خلاااصه((: 

نشستیم داشتیم افطار میکردیم ک فاطمه‌زهرا دخترعمم ۷ سالشه پرسید 

زهرا تو موهاتو کوتاه کردی؟

با خنده گفتم فقط فاطمه‌زهرا متوجه شد

مادرجون ک کنارم نشسته بود با تعجب منو داد جلو نگاه کرد پشتمو یهو محکم زد تو بازوم:

میگف چرا کوتااه کردی موهاتو خیلی دوست داشتم من 

مامان:محکم تر بزنین مادر  

مادرجون یکی دیگه زد ب بازوم و با خنده بحثو ادامه دادیم ...

عکس العمل همه عجیب بود چون بعد از ۷ سالگیم دیگه کوتاه نکرده بودم موهامو

 

+احساس میکنم دیگه شورش داره درمیاد از بس از موهام حرف زدم-_- ولی باید بنویسم ک بمونه



برچسب: ،
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۰۶:۴۲ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)