ریوایس ریوایس .

ریوایس

"یوسف پناه آبادی" از جواهرهای قدیمی

به نام خدا

آقای پناه آبادی را در نگاه اول که میبینی به یاد مجسمه های خوشکلی میافتی که نمای یک مرد سیبیلو با دستمال ابریشمی دور گردن ، شلوار مشکی ، پاچه گشاد، ریش هشت تیغه، سیبیل و موها را رنگ مشکی انداخته، لاغر و ترکه، با اینکه دست بزن دارن ولی اصلن نشان نمیدن، کفش قیصری نوک باریک واکس زده کوچک، مردمی بودن آنها را بدجوری در چشم می اندازد. از زیر ابرو های پرش وقتی اطراف را ورانداز میکند تمام جوانب را به درستی می سنجد و به قول خودش به همه به دید مظنون نگاه میکند. نظامی بودن او باعث شده که در سر صف های مختلف نانوایی، نماز، اتوبوس مثل یک سرباز، راست قامت و بلند بایستد. در زورخانه ی همدان وقتی صاحب زنگ شد افتاده حال تر شده و زودتر از همه به دیگران سلام و احوال پرسی میکند. پناه آبادی چهره اش از دور داد میزند که یک همدانی تمام عیار است. باریکی و سرخی صورت و دماغ، بینی نوک تیز، سفتی و جمع شدگی پوست صورت، با دید شک به همه چیز نگاه کردن از ژنتیک های همدانی بودن اوست. اولین نفریست که برای مراسم سوگواری ائمه سیاه میپوشد. به صورت آقا یوسف خانواده دوست و دارای گروه خونی آ از نوع + آن است. دوست داشتنی و کم تعریف. این خطوط را به درخواست دوست خوبم پسر خوب چهره « آقا امیر» که در آینده در مورد خودش چیزهایی خواهم نوشت، با سرانگشتان خود نوشتم. والسلام



برچسب: ،
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۶:۱۷:۰۰ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)