ریوایس ریوایس .

ریوایس

سینی چایی

عا پست قبلو نوشتم یاد فاطمیه افتادم 

فاطمیه همین امسال

واس اولین بار سینی چایی هیئت موسسه من دور دادم 

یعنی امسال اونقد بزرگ شدم ک بتونم دور بدم 

البته نمیدادن بهم :| میگفتن کوچیکی:|

خلاصه سینیو دور دادم بردم طبقه پایین یکی ا پسرای موسسه وایستاده بود دم در ب عنوان راهنما یا خادم 

اروم گفتم ببخشید؟

سریع اود سینیو گرف ازم گف صب کنین الان سینی پرو میدم 

البته خانم حسینی دیگ نذاش برم پایین:|

هرچ گفتم بذارید من برم سینیو بگیرم از پایین

گف ن تو بشین خودم میرم-_-

ولی خیلی حس خوبی داره دور دادن سینی هیئت :))))))

چن وقت پیش شهادت امام صادق بود 

تا وارد موسسه شدم دس دادم ب خانم حسینی سلام کردم دستمو ول نکرد منو کشید گفت برو این خرمارو دور بده قربون دستت

خانم حسینی جون بخاد من میدم:))))))

رفتم دور دادم اومدم بشینم گف زهرا حالا ک وایستاده ای کتابا و لیوانای چایی رم جم کن:)))

منم ک ا خدا خواسته

اصن نمیدونم چرا

ولی حس خوبی داره کار کردن تو هیئتا 

یا جمعه ها ک دعای ندبه اس و بعدش صبحانه . 

پامیشم کمک کنم اصن ی حس خوبی منو میگیرههه :))))))) 

یا تو محرما و فاطمیه و شهادتا و ولادتا . 

اصن کار کردن تو هیئت ائمه خیلی خوبه:)))))))))

ادم ن تنها خسته نمیشه بلکه پرانرژی ترم میشه



برچسب: ،
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۰۹:۵۴ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)