ریوایس ریوایس .

ریوایس

امروز

+دوستم گف بردارم عکسو😐

امروووز ا امتحان برگشتنی رفتیم بستنی گرفتیم با بچه ها

اصلا ترکیب منو دوستام یه چیزیه ک درش فقر فرهنگی بیداد میکنه😂 یجای نازی رف رو درخت 

دراز کشید اویزون شد منم پشت سرش گرفتمش عکس گرفنیم 

نازی یه گل گرف گداشت گوشه مقنعه الی

بعد رفتیم تو مغازه بستنی بگیریم چن تا پسرم نشسته بودن انگار دوازدهمی بودن ا مدرسه برگشته بودن

بستنیو گرفتیم اومدیم بیرون یهو نازی گف زراااا دیدی پسرا ب الی میخندیدن 😂

با اون گل و گیاه رو سرش😂میگف چراااا ب من نگفتین برش دارممم کره خرااا 😂

بعدشم چیپس خریدیم با ماست موسیر رو چمنای حاشیه بولوار نشستیم میخوردیم😂

ماستا تموم شد کلی چیپس مونده بود قرار شد منو الی بریم بخریم 

من: من اگه برم شماها چیپسارو میخورید!!

الی:دقیقا

من:  پ چیپسو بردار بریم😂

چیپسو برداشتیم 

ازاین گنده ها بود 

رفتیم تو مغازه فروشندهه میگه : برداشتنینش ک نخورن دوستاتون وقتی اومدین اینجا😂

بعدشمم ک دوباره رفتیم تو معازهه فروشندهه میگه دوباره چی تموم کردین😂

یه نوشابه خانواده گرفتم اومدم اونم خوردیم و عکس گرفتیم و اومدیمم:))) 

آخرین روزی ک با لباس فرم تو مدرسه بودیم:)))

ما امروز جوری دیوونه بازی درآوردیم تو خیابوون 

نازی افتاد کف چمنا دراز  کشید 

یه خانومه ای ک سنش زیاد بود ولی ازاینا بود ک سزحاله و اینا 

گف چیکار میکنین شما افتاب خورده ب کلتون دیوونه شدین😂

گفتیم روز اخرموونه ک باهمیمم 

میگه ای جااانم 😂

و خلاصهه ک:)) 

تمامم! 



برچسب: ،
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۰۸:۲۰ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)