ریوایس ریوایس .

ریوایس

‌‌‌‌یه‌اوضاع‌عن‌طوری

جفت دستام قفل شدن و چشمام تا نصفه باز میشد و بابا با عصبانیت میگف باز کن چشاتو تکون بده دستاتو

و پیشونیم حس نداشت و لپام سر شده بود

انگشتام تکون نمیخورد 

بابا هی دستامو ماساژ می‌داد و دستامو باز و بست میکرد

بدون اینکه اختیار داشته باشم  مچ دستام تا آرنجم میلرزید 

بابا آب قند می‌داد بخورم

گریه میکردم ولی بدون اشک 

تا حالا انقدر 

جدی

کل زندگیمو نابود نکرده بودم

کل بدنم یخ کرده ... اشکام سردن 

سرد تر از آب یخ زده 

نمیتونستم نگاهمو بگیرم 

دوروزه معدم خالیه

سرم میذارم رو بالشت نمیتونم بلندش کنم از شدت سرگیجه

گوشه چشمم خشکی زده و میسوزه

موهام عرق کرده وچسبیده ب پیشونیم و صورتم 

دلیلش؟ بعدا میگم😑😂



برچسب: ،
امتیاز دهید:
رتبه از پنج: 0
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ساعت: ۰۹:۰۷:۵۰ توسط:حسن موضوع: نظرات (0)